معنی پل امیل در لغت نامه دهخدا

ملقب به لو ماسدونیک (مقدونی). پسر پل امیل مذکور در فقرۀ قبل. کنسول در 181 و 168 قبل از میلاد و فاتح پرسه در پیدنا یکی از رؤسای گروه اشرف در روم. مولد بسال 230 و وفات در 160 ق. م

معنی پل امیل در لغت نامه دهخدا

کنسول روم در 219 و 216 قبل از میلاد که در نبرد کان بقتل رسید

معنی پل امیل - جستجوی لغت در جدول جو

پل امیل

لغت نامه دهخدا

پل امیل

لغت نامه دهخدا

آل امیر

(لِ اَ)

نام تیره ای از طایفۀ بکش از قبایل ممسنی

لغت نامه دهخدا

پلامید

(پِ)

جنسی خزندۀ افیدین پروتروگلیف از خانوادۀ ئیدروفی ایده. شامل مارهای دریائی زهردار که دم آنها از پهلو مسطح است و در اقیانوس هند و اقیانوس کبیر (نواحی حارّه) زیست میکنند
جنسی از ماهیان اکانتوپتر از خانوادۀ سکومبریده در دریاهای اروپا و اقیانوس هند

لغت نامه دهخدا

پل اول

(پُ لِ اَوْ وَ)

امپراطور روسیه پسر کاترین دوم متولد در پطرسبورگ بسال 1754 میلادی وی از 1796 تا 1801 میلادی سلطنت کرد و بر اثر توطئۀ درباری کشته شد
پاپ از سال 757 تا 767 م

لغت نامه دهخدا

ملامیل

(مَ)

جمع واژۀ ملمول. (مهذب الاسماء). رجوع به ملمول شود

لغت نامه دهخدا